آن انقلاب
آن انقلاب
که خمینـی کبیر برپا کرد،
بیشک
راه را هموار کرد
برای آمدن تــو.
اکنون سالهاست
در انتظارت
چشمهامان به راه است...
آن انقلاب
که خمینـی کبیر برپا کرد،
بیشک
راه را هموار کرد
برای آمدن تــو.
اکنون سالهاست
در انتظارت
چشمهامان به راه است...
هنوز فلسفهی نمایش آگهی تبلیغاتی "نســتله" را از تلویزیون متوجه نشدهام!
مگر نهاینکه اینجا ایران است؟
مگر نهاینکه ما مسلمانیم؟
مگر نهاینکه اسرائیل دشمن قسمخوردهی ماست؟
مگر نهاینکه نســتله، صهیونیستی است؟
مگر نهاینکه پولی که بابت خرید کالاهای صهیونیستی میدهیم، گلولهها میشوند در قلب کودکان مظلوم فلسطینی؟
...
اینها چند مقدمهی سادهاند برای رسیدن به جوابی واضح.
پس معنی این تبلیغات چه میتواند باشد؟!
.: تحریم کالاهای اسرائیلی، وظیفهی شرعی هر مسلمان.
.: لیست کالاهای صهیونیستی.
چند نفری از هتّاکان بیحیای عاشورا به پای میز محاکمه کشیده میشوند.
طبق فرمایشات رهبــــر:
"بر طبق قانون، بدون هیچگونه تخطى از قانون، بایستى مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگیرد." +
و فردا دستگاه قضایی نشان خواهد داد همراهیاش با رهبری؛
و مطالبهی فریادهای مردم ایران را؛
انشاءالله.
مَثَلُ الّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَل الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً. *
بارها خوانده بودمش.
اما اینبار با کمی دقت؛
دیدم شاید چون منی را هم در بر بگیرد،
در آن شبها که
درس خواندنهایش میشود برای نمره!
* سوره مبارکه جمعه / آیه پنجم؛ مَثَل کسانى که مکلّف به عمل به تورات شدند و آنگاه آن را به کار نبستند، همچون مَثَلِ خرى است که کتابهایى را بر پشت میکشد!!!
از آن پس، مدام گریه میکرد.
یکی گفت:
آقا جان، وقت آن نرسیده که گریه را رها کنید؟
و جواب شنید:
چه میگویی؟
یعقوب علیهالسلام یک یوسف بیشتر نداشت، و در فراق او "ابْیضَّتْ عَیناهُ مِنَ الْحُزِْن".*
و من با چشمان خود، هجده یوسف را دیدم که یکی پس از دیگری بر زمین افتادند!
* سوره مبارکه یوسف / آیه هشتاد و چهارم: دو چشمش از غم و اندوه سپید گشت.
پیر بود اما عزیز.
و اکنون؛
محتاجتر از همیشه،
منتظر نگاهی، دعایی، طلب غفرانی، فاتحهای، ... .
محتاج است.
دعایش کنید.
خدایا؛
اگر من از دنیا به آنچه بدهی راضی باشم،
امّا
از تو نمیتوانم به غیر از تــو راضی باشم!
تـــو را میخواهم و تو دستیافتنی نیستی مگر از صراط مستقیم.
و صراط مستقیم، محمد صلیاللهعلیهوآله و آل اویند.
خدایا؛
سریعترین راه را به سوی تو میخواهم.
و پیامبرت فرمود:
"... و کشتی حسین علیهالسلام سریعتر است."
خدایا؛
از تو حسـین علیهالسلام را میخواهم.
.: دلنوشتهای از یک دوست ناشناس.
.: دعوت کوفی
امسال چند روزی زودتر از محرّم، عزادارمان کردند.
سیاه به تنـمان پوشاندند.
داغ به دلـمان گذاشتند.
جگر ما هم، آتش گرفت.
اما از بدبختیشان همین بس؛
که با این کار پَست،
عشق به ولایت و امام و رهبری را درونـمان شعلهورتر کردند،
و تلاشـمان را برای رسیدن به آرمانهایشان، افزونتر.
و باز هم با زبان بیزبانی فریاد کردند و توجیهـمان، که:
"در راهی که هستید محکم بمانید
که راهتان راه خداست... ."
امام صادق علیهالسلام زیاد از مهـدی برایمان میگفت.
از فرج و گشایش آخرالزمان.
دلم میخواست وقت دقیقش را بدانم.
طاقت نیاوردم و از امام سؤال کردم؛
"پس کی فرج میرسد؟ اینکه خیلی طولانی شد!؟"
- مهزم! هرکس برای فرج وقت تعیین کند، دروغـگو است و هرکس عجله کند هلاک میشود.
فقط کسانی که مطیع و تسلیم اوامر ما باشند نجات پیدا میکنند و به ما ملحق میشوند.
وقتی مهزم بگوید "طولانی شد"، من و تو چه باید بگوییم؟!
وقتی مهزم طاقتش تمام شود، من و تو باید چطور شویم؟!
واقعا چهقدر آمادهایم؟
.: منبع؛ اینجا.
در هر جامعهی دینی، طبقهای وجود دارد که هیچگاه نمیتوانند بین متدین بودن و متمدن بودن جمع کنند.
افراد این طبقه که متاسفانه بیشترین تعداد افراد جامعه را هم تشکیل میدهند، یا متدین بودن محض را گرفتهاند و یا متمدن بودن محض را.
از دید آنها، نمیتوان هم این را داشت و هم آن را؛ چراکه اینکار در واقع یعنی جمع اضداد!
خودشان هم، یا از سر تا پا غربگونهاند و یا بهکل از تمام دنیا عقب.
در واقع تنها عدهی معدودی از مردم جامعه هستند که مؤمن و معتقدند در لباسی هماهنگ با مقتضیات زمان.
همانها که صادق آل محمد(علیهالسلام) دربارهشان فرمودهاند:
العارفُ بِزمانه لاتَهجم علیه اللَوابسُ.
کسی که زمان خودش را بشناسد، گرفتار اشتباهکاریها نمیشود.
هنرمند آنهایند.
هنرمندانی که گاها خودشان هم از این هنر عظیمشان بیاطلاعند!
کلیهی حقوق متعلق به وبلاگ صفحات خطخطی میباشد. |