خبر شهادت امام عسکری علیهالسلام که رسید، راه افتاد طرف سامراء، دنبال امام دوازدهم.
از همان دم دروازهی شهر شروع کرد.
سراغش را میگرفت.
هرکس چیزی میگفت.
یکی گفت: "جعفر بن علی امام است."
یکی دیگر هم گفت: "غایب شده."
بالاخره یکی نشانی خانهی امام حسن علیهالسلام را داد.
رسید پشت در.
دستش را بالا برد تا در بزند.
کسی صدایش زد.
دور و برش را نگاه کرد؛ کسی نبود.
دوباره صدا زد.
داشت میترسید کمکم.
پرسید: "کی هستی؟"
شنید: "به مردم مصر بگو مگر پیامبر صلیاللهعلیهوآله را دیده بودید که به او ایمان آوردید؟"
از همان راهی که آمده بود، برگشت.
.: سالروز آغاز امامت حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف مبارک.
نویسنده » خطخطی » ساعت 11:55 عصر روز سه شنبه 88 اسفند 4
امام صادق علیهالسلام زیاد از مهـدی برایمان میگفت.
از فرج و گشایش آخرالزمان.
دلم میخواست وقت دقیقش را بدانم.
طاقت نیاوردم و از امام سؤال کردم؛
"پس کی فرج میرسد؟ اینکه خیلی طولانی شد!؟"
- مهزم! هرکس برای فرج وقت تعیین کند، دروغـگو است و هرکس عجله کند هلاک میشود.
فقط کسانی که مطیع و تسلیم اوامر ما باشند نجات پیدا میکنند و به ما ملحق میشوند.
وقتی مهزم بگوید "طولانی شد"، من و تو چه باید بگوییم؟!
وقتی مهزم طاقتش تمام شود، من و تو باید چطور شویم؟!
واقعا چهقدر آمادهایم؟
.: منبع؛ اینجا.
نویسنده » خطخطی » ساعت 11:15 عصر روز جمعه 88 آذر 6
دور امام صادق علیهالسلام نشسته بودند و قرآن میخواندند.
قاری خواند: « و الشمس و ضحیها »
گفت: خورشید، محمّد صلیاللهعلیهوآله است که دین را برای مردم روشن کرد.
خواند: « و القمر اذا تلیها »
گفت: ماه، علی علیهالسلام است بعد محمّد.
خواند: « و النهار اذا جلّیها »
گفت: روز، امامی است از نسل فاطمه سلاماللهعلیها که تاریکیهای ظلم را از بین میبرد.
.: راستی، چرا فقط جمعـــهها؟
.: پیشاپیش عید شما و میلاد او مبارک.
.: اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر.
نویسنده » خطخطی » ساعت 5:23 عصر روز چهارشنبه 88 مرداد 7
مهمان وعده میگیرند.
همه با هم و یکصدا.
بعد که میآید، پذیراییشان دیدنی است؛
سر میبرند مهمان را.
خانوادهاش را اسیر میکنند و در شهرها میگردانند.
دست یاریگرش باید؛
تا من و تو کوفی نباشیم،
و "او" حسینی دیگر! *
* حسین علیهالسلام را منتظرانش کشتند!!!
نویسنده » خطخطی » ساعت 7:52 عصر روز پنج شنبه 87 دی 5
همهجا گفتهاند،
توی قرآن، سنت.
عاشورای حسین علیهالسلام برای همین بود اصلا.
امر به معروف، نهی از منکر.
قبل اینکه بیاید امّا،
وارونهاش میکنند مردم.
امر به منکر، نهی از معروف!!!
نویسنده » خطخطی » ساعت 5:25 عصر روز شنبه 87 شهریور 23
شیخ گفت:
چهل شب، هر شب صد بار "رب أدخلنی مدخل صدق..." را بخوانید، امام زمان را میبینید.
رفت و آمد.
گفت:
خواندم. ندیدم.
جواب شیخ مو را به تنش راستکرد:
توی مسجد که نماز میخواندی، سیّدی بهت گفت انگشتر دست چپ کراهت دارد. گفتی کلّ مکروه جایز!
آن سیّد، امام زمانت بود!
نویسنده » خطخطی » ساعت 2:27 عصر روز سه شنبه 87 مرداد 29