نویسنده » خطخطی » ساعت 11:59 عصر روز دوشنبه 90 دی 26
همچین شبی؛
یکیشون کربوبلاست.
اون یکی پیش امام رضا (علیهالسلام).
اون هم رفته پاپوس حضرت معصومه (سلام الله علیها).
خدایا؛
"من" اینجا چهکار میکنم؟!
.: رضای خــــــدا در رضای رضــــاست
رضا گر ز ما شد رضا، حق رضاست!
در حرم را ساعت 6:00 عصر میبستند.
ساعت 5:00 رسیدیم هتل.
سریع وسایلها را گذاشتیم و رفتیم طرف حرم.
در راه خانم و آقایی ایرانی که از کنارمان میگذشتند، گفتند "اگر دارید میرید حرم، برگردید که درها رو بستهاند!"
گفتیم عیبی ندارد، میرویم و از پشت در، سلام میدهیم و برمیگردیم.
میدانستم لطف و کرم بینهایتشان را، با چشم هم دیدم.
با هزار خواهش و التماس به حضرتش، جور شد رفتیم داخل.
نیمساعتی آنجا بودیم.
ما چندنفر و حضرت رقیه سلاماللهعلیها.
از زیباترین خاطرات سفر بود.
یک میهمانی کاملا خصوصی!
کلیهی حقوق متعلق به وبلاگ صفحات خطخطی میباشد. |