سفارش تبلیغ
صبا ویژن









درباره من

خط‏‌خطی
این‌جا دفتر مشق منه! دارم تمرین می‏‌کنم. می‏‌خوام اینقدر خط‏‌خطی‏ بکنم تا یاد بگیرم. اگر خیلی بد‏خط بود، شما لطفا خوش‏‌خط بخونید! مهم خبر این‌که "فرج نزدیک است!"

خط‌خطی اینجاست!


آرشیو وبلاگ
بهار 1387
تابستان 1387
پاییز 1387
زمستان 1387
بهار 1388
تابستان 1388
پاییز 1388
زمستان 1388
بهار 1389
تابستان 1389
پاییز 1389
زمستان 1389
بهار 1390
تابستان 1390
زمستان 1390
بهار 1391


لینک‌های روزانه
روزِ پشیمانی [38]
باور نداری از تنور خولی بپرس! [31]
روضه‌ای برای آن نور [19]
آزادی از نوع غربی‌ش! [21]
طعم انتظار در صفحات زندگی [32]
دعا و توسل عمومی جهت تعجیل ظهور حضرت [15]
ویژه‌نامه / چهل توشه برای راه [134]
شهید همت قهرمان من است [73]
مهجور [57]
پیامبری از خودتان [39]
ببخش سرباز... [63]
رفتم دویست تا دروغ گفتم و برگشتم! [67]
از بلاگ تا پلاک 5 [114]
تصاویر ماهواره‏ای [136]
حرمت‏شکنان عاشورا را شناسایی کنید. [344]
[آرشیو(32)]


لوگوی دوستان



لینک دوستان
گاه رهایی
دریای دل
رمز دشمن شناسی
تلخندک
شب گرد
میوه ممنوعه
بهارنارنج
نم نمک
رنگ آه
ذهن نوشت
من و چادرم
انتهای یک جاده
اسکالپل
نقـاش فقیـر
آقا مهدی
طعم عسل
مشترک مورد ‌نظر
هل اتی علی الانسان
آب یعنی ماهی
حتی بیشتر ...
تا او
صفحه بیست و یک
روضـه
امام خامنه‌ای
شهر حدیث
برای یار
ادواردو
اسلام دنیا را فتح خواهد کرد
عروة الوثقی


لوگوی وبلاگ





آمار  بازدید
بازدید کل :382689
بازدید امروز : 74
خروجی وبلاگ
 RSS 



دلم خیلی تنگ شده ‏است!

امام صادق علیه‌السلام زیاد از مهـدی برایمان می‌گفت.
از فرج و گشایش آخرالزمان.
دلم می‌خواست وقت دقیقش را بدانم.
طاقت نیاوردم و از امام سؤال کردم؛
"پس کی فرج می‌رسد؟ این‌که خیلی طولانی شد!؟"
- مهزم! هرکس برای فرج وقت تعیین کند، دروغـگو است و هرکس عجله کند هلاک می‌شود.
فقط کسانی که مطیع و تسلیم اوامر ما باشند نجات پیدا می‌کنند و به ما ملحق می‌شوند.

وقتی مهزم بگوید "طولانی شد"، من و تو چه باید بگوییم؟!
وقتی مهزم طاقتش تمام شود، من و تو باید چطور شویم؟!
واقعا چه‌قدر آماده‌ایم؟

.: منبع؛ این‌جا.



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 11:15 عصر روز جمعه 88 آذر 6

تنهاترین تنها

فکر می‌کنی چقدر بتونی تنهایی رو تحمل کنی؟
این‌که هیچ کس دردت رو نفهمه.
این‌که کسی نباشه تا بتونی براش درد دلت رو بگی.
این‌که مثل علی علیه‌السلام چاه رو محرم‌تر بدونی.
این‏که همه مدام بهت بگن دوستت دارن و مدام توی عمل، حرفشون رو نقض کنن.
یک ساعت؟
یک روز؟
یک هفته؟
یک ماه؟
یک سال؟
به نظرت امام زمان علیه‌السلام هزار و اندی سال رو چطوری گذرونده‌اند؟
خیلی درد داره.
وای به حال کسی مثل من!



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 8:0 عصر روز سه شنبه 88 مهر 14

از نسل فاطمه

دور امام صادق علیه‏‌السلام نشسته بودند و قرآن می‏‌خواندند.
قاری خواند: « و الشمس و ضحیها »
گفت: خورشید، محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله است که دین را برای مردم روشن کرد.
خواند: « و القمر اذا تلیها »
گفت: ماه، علی علیه‏‌السلام است بعد محمّد.
خواند:‏ « و النهار اذا جلّیها »
گفت: روز، امامی است از نسل فاطمه سلام‌الله‌علیها که تاریکی‏‌های ظلم را از بین می‏‌برد.

.: راستی، چرا فقط جمعـــ‌ه‏‌ها؟
.: پیشاپیش عید شما و میلاد او مبارک.
.: اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر.



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 5:23 عصر روز چهارشنبه 88 مرداد 7

خانه دوست کجاست؟

"خانه دوست" کجاست؟ پیدا نیست.
کوچه‌باغ دلتنگی نمایان گشته‌است.
روحمان تاریک است.
جانمان سنگین است.
خانه‌مان رنگارنگ.
آسمان پر دود است.
"خانه دوست" چرا پیدا نیست؟
خوب می‏‌دانم من،
چون چراغ این‌جا نیست!
نور باید؛
تا هویدا گردد "خانه دوست". 

.: یا امام زمان، اولین جمعه سال آمد اما شما این‌جا نبودید.
نکند جمعه‌ی آخر هم بیاید و هنوز ...



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 3:17 عصر روز جمعه 88 فروردین 7

دعوت کوفی

مهمان وعده می‌گیرند.
همه با هم و یک‏‌صدا.
بعد که می‌آید، پذیرایی‏‌شان دیدنی است؛
سر می‌برند مهمان را.
خانواده‏‌اش را اسیر می‌کنند و در شهرها می‏‌گردانند.
دست یاری‌گرش باید؛
تا من و تو کوفی نباشیم،
و "او" حسینی دیگر! *

* حسین علیه‌السلام را منتظران‌ش کشتند!!!



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 7:52 عصر روز پنج شنبه 87 دی 5

لطف کنید و فعلا نیایید!

"امام زمان، سلام.
من شما رو خیلی دوست دارم.
اما یه خواهش؛
اگر ممکنه لطف کنید و فعلا نیایید!
ببخشیدا؛ آخه می‏‌دونید چرا؟
می‏‌گن وقتی می‏‌آیید خیلی‏‌ها رو از دم تیغ می‏‌گذرونید و جوی خون راه می‏‌اندازید.
و من مطمئنا یکی از اون خیلی‏‌هام!!
آخه خیلی بدم، پر از گناهم. بارها و بارها شما رو از خودم رنجوندم.
در عین حال دوست هم ندارم حالا بمیرم، تازه اول جوونیمه!
پس لطف کنید و فعلا نیایید!"

شاید باور نکنید، اما این‏ها صحبت‏ یکی از نوجوان‌‏های شهر ماست.
بعضی افراد از ترس این‏‌که مبادا چنین بلایی! سرشان بیاید، برای ظهور امام زمان علیه‏‌السلام دعا که نمی‏‌کنند هیچ، با کارها و حرف‏هایشان برعکس هم عمل می‏‌نمایند.
متاسفانه ما را همیشه از غضب حضرت مهدی علیه‏‌السلام ترسانده‏‌اند و به‌ناحق تنها سمبل محبت واقعی را برای‌مان موجودی ترسناک کرده‏‌اند.
واقعا، اگر این سخنان از ذهن و دلمان پاک نشود چطور می‏‌توانیم محبت واسعه‌ی مهدی علیه‏‌السلام را درک و در مقابل به ایشان بذل محبت کنیم، که همه‏‌مان خوب می‏‌دانیم اگر محبتش در دلمان رسوخ کرده‏‌بود، هرگز به‏‌سمت گناه و ظلم و بیگانه‏‌پرستی و خودخواهی و ... سر نمی‌چرخاندیم.

تو خود حدیث مفصل...



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 10:20 عصر روز شنبه 87 آبان 25

خدایا؛ فرج آقامون را برسان...

وقتی صحبت‏های آیت‏‌الله ناصری درباره فرج امام زمان(علیه‏‌السلام) را شنیدم، منقلب شدم.
تازه یادم آمد چندوقتی ‌هست که حضرت را از ته دل صدا نزده‏‌ام.
چندوقتی ‌هست که از ته دل برای فرج دعا نکرده‏‌ام.
هرچه بوده، زبانی بوده!
از خودم بدم آمد.
از عمق وجود دعا می‏‌کنم:
دم غروبه، صدای قرآن توی آسمون پیچیده، باد هم داره می‏‌وزه...
خدایا؛
فرج آقامون را برسان.*

* از سخنان آیت‌الله ناصری.



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 6:0 عصر روز جمعه 87 مهر 19

فقط برای یادآوری!

این روزها صحبت از اهمیت شب‏های قدر، زیاد شنیده‏‌ایم.
محض یادآوری؛
شب بیست‌وسوم رمضان، از دو شب دیگر مجرب‏تر است.
شب تصویب بودجه یک سال دل!
و این بودجه به دست مبارک امام‌زمان علیه‏‌السلام، به تصویب می‏‌رسد!
امشب، ما میهمانیم و ایشان میزبان.
تشکر و دعا یادمان نرود ای‌کاش.

اللّهم عجّل فرجَه...



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 7:12 عصر روز سه شنبه 87 مهر 2

امر به منکر، نهی از معروف!

همه‌‏جا گفته‏‌اند،
توی قرآن، سنت.
عاشورای حسین علیه‏‌السلام برای همین بود اصلا.
امر به معروف، نهی از منکر.
قبل این‏‌که بیاید امّا،
وارونه‏‌اش می‏‌کنند مردم.
امر به منکر، نهی از معروف!!!



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 5:25 عصر روز شنبه 87 شهریور 23

سیّد!

شیخ گفت:
چهل شب، هر شب صد بار "رب أدخلنی مدخل صدق..." را بخوانید، امام زمان را می‌بینید.
رفت و آمد.
گفت:
خواندم. ندیدم.
جواب شیخ مو را به تنش راست‌کرد:
توی مسجد که نماز می‌خواندی، سیّدی به‌ت گفت انگشتر دست چپ کراهت دارد. گفتی کلّ مکروه جایز!
آن سیّد، امام زمانت بود!



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 2:27 عصر روز سه شنبه 87 مرداد 29

<      1   2   3      >
کلیه‌ی حقوق متعلق به وبلاگ صفحات خط‌خطی می‌باشد.