کودکی که هرگز، روی بابا را ندیده،
و جز شنیدهها، نشانی از او ندارد،
دل میسپارد به عشق او
که شبیهتر است به بابا.
که وقتی میبیندش، یاد بابا بیفتد.
و تا همیشه تلاشش این است که به بابا برسد.
و روزی در آغوش پرعطوفت او قرار بگیرد.
کاش زود بزرگ شویم...
نویسنده » خطخطی » ساعت 1:36 صبح روز سه شنبه 90 بهمن 11
امسال چند روزی زودتر از محرّم، عزادارمان کردند.
سیاه به تنـمان پوشاندند.
داغ به دلـمان گذاشتند.
جگر ما هم، آتش گرفت.
اما از بدبختیشان همین بس؛
که با این کار پَست،
عشق به ولایت و امام و رهبری را درونـمان شعلهورتر کردند،
و تلاشـمان را برای رسیدن به آرمانهایشان، افزونتر.
و باز هم با زبان بیزبانی فریاد کردند و توجیهـمان، که:
"در راهی که هستید محکم بمانید
که راهتان راه خداست... ."
نویسنده » خطخطی » ساعت 6:59 عصر روز دوشنبه 88 آذر 23