هر سال نيمه ي شعبان همه جشن مي گيريم شادي مي کنيم اما يادمون رفته امامي که اين روز به دنيا اومده الآنم هست و دلش خونه از امتي که سرشون به کار خودشونه و باور ندارن شايد هر روز از کنار امامشون رد مي شن و وقتي امامشون بهشون سلام مي کنه سلامش بي جواب مي مونه…
يادمون رفته همين امام هر هفته پرونده ي سياهمونو مي بينه و با گريه به خدا التماس مي کنه که: خدايا به من مهدي ببخش…
خداي همه ي مهرباني ها :
امروز بيدارم کن ، فردا براي تنبيه دير است …