سفارش تبلیغ
صبا ویژن









درباره من

خط‏‌خطی
این‌جا دفتر مشق منه! دارم تمرین می‏‌کنم. می‏‌خوام اینقدر خط‏‌خطی‏ بکنم تا یاد بگیرم. اگر خیلی بد‏خط بود، شما لطفا خوش‏‌خط بخونید! مهم خبر این‌که "فرج نزدیک است!"

خط‌خطی اینجاست!


آرشیو وبلاگ
بهار 1387
تابستان 1387
پاییز 1387
زمستان 1387
بهار 1388
تابستان 1388
پاییز 1388
زمستان 1388
بهار 1389
تابستان 1389
پاییز 1389
زمستان 1389
بهار 1390
تابستان 1390
زمستان 1390
بهار 1391


لینک‌های روزانه
روزِ پشیمانی [38]
باور نداری از تنور خولی بپرس! [31]
روضه‌ای برای آن نور [19]
آزادی از نوع غربی‌ش! [21]
طعم انتظار در صفحات زندگی [32]
دعا و توسل عمومی جهت تعجیل ظهور حضرت [15]
ویژه‌نامه / چهل توشه برای راه [134]
شهید همت قهرمان من است [73]
مهجور [57]
پیامبری از خودتان [39]
ببخش سرباز... [63]
رفتم دویست تا دروغ گفتم و برگشتم! [67]
از بلاگ تا پلاک 5 [114]
تصاویر ماهواره‏ای [136]
حرمت‏شکنان عاشورا را شناسایی کنید. [344]
[آرشیو(32)]


لوگوی دوستان



لینک دوستان
گاه رهایی
دریای دل
رمز دشمن شناسی
تلخندک
شب گرد
میوه ممنوعه
بهارنارنج
نم نمک
رنگ آه
ذهن نوشت
من و چادرم
انتهای یک جاده
اسکالپل
نقـاش فقیـر
آقا مهدی
طعم عسل
مشترک مورد ‌نظر
هل اتی علی الانسان
آب یعنی ماهی
حتی بیشتر ...
تا او
صفحه بیست و یک
روضـه
امام خامنه‌ای
شهر حدیث
برای یار
ادواردو
اسلام دنیا را فتح خواهد کرد
عروة الوثقی


لوگوی وبلاگ





آمار  بازدید
بازدید کل :376434
بازدید امروز : 2
خروجی وبلاگ
 RSS 



منادی صلح

مسأله شاید از آن‌جا شروع‌شد که فقط منادی صلح‌‌ش خواندیم‌!
این‌قدر نگفتیم از جهاد و از دفاع و از مقاومت‌اش، که از یادمان رفتند.
مهجورش گذاشتیم.
کاری کردیم که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله هم شکایت‌مان را پیش خدای‌ش برد؛
یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذوا هذَا الْقُرآنَ مَهجُورا *
و الّا خورشید که خاموش نمی‌شود. 
باد دهانی، کاری از دستش ساخته‌نیست جز فزونی نور.

* پروردگارا قوم من این‌قرآن را رها کردند/ سوره‌ی مبارکه‌ی فر‌قان - آیه‌ی سی‌ام



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 5:22 عصر روز دوشنبه 89 شهریور 22

بی تقصیر

گاهی، آرزوهای محال آن‌قدر زود حقیقت می‌شوند؛
که برایت حکم معجزه دارند.
تا نشانت دهند؛
همیشه هم زندگی آن‌طور پیش نمی‌رود که گمان‌ش می‌بردی.
گاهی خدا در اوج حضور است و تو او را نمی‌بینی.
او تقصیری ندارد!



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 7:33 صبح روز چهارشنبه 89 شهریور 3

جعفر تواب

جعفر؛
برادر امام حسن علیه‌السلام و عموی حضرت صاحب عجل‌الله‌تعالی‌فرجه،
کذّاب نیست.
توّاب است! *
اگر ملاک حال فعلی افراد است،
همه‌اش در بدی‌ها نیست.
خوبی‌ها را هم می‌توان دید.
فقط کمی،
چشم‌ها را باید شست...

* از "نفس مطمئنه" - صفحه‌‌ی شصت‌و‌هشتـ‌م.



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 4:37 عصر روز یکشنبه 89 مرداد 24

ماه خدا

خدا با ماه‌ش آمد؛
تا میهمان کند
یک دنیا سائل را...



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 12:23 صبح روز جمعه 89 مرداد 22

آفتاب لیله ی قدر

فجر طلوع کرده‌بود اما هنوز خبری نبود.
حتی آثار حمل هم نداشت.
کم‌کم داشت شک می‌کرد که صدای امام عسگری علیه‌السلام از اتاق دیگری آمد:
شک نکن عمه، سوره‌ی قدر را بخوان.
می‌خواند؛
"إنّا أنزلناهُ فی لَیلَةُ ‌القَدْر..."
صدایی هم همراهی‌اش می‌کرد؛
نوزاد بود، از درون شکم مادر. *

* برگرفته از کتاب مهدی موعود - ترجمه‌ی جلد سیزده‌م بحارالانوار - صفحه دویست‌وپنج‌م.

.: سید!
.: تنهاترین
.: امر به معروف، نهی از منکر!



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 5:37 عصر روز دوشنبه 89 مرداد 4

فرق حجاب من و تو

من یک زن‏‌ام، تو نیز.
من زیبایی را دوست دارم، تو نیز.
من آزادی را دوست دارم، تو نیز.
من آسایش را دوست دارم، تو نیز.
من رضاء را دوست دارم، تو نیز.
من حجاب را دوست دارم، تو اما نه!
من به چادر‌‌ بر سرم افتخار می‌کنم، تو اما گویا سنگینی نواری بر سرت آزاردهنده است!
این‌جاست فرق من و تو؛
من زیبایی را برای خود و خانواده‌ام می‌خواهم و تو برای غیر.
من آزادی روح‌ام را می‌خواهم و تو آزادی نفس‌ات را.
من آسایش دو دنیا را می‌خواهم و تو آسایش دنیای دنی را(هرچند که از همان هم محرومی!).
من رضای الله را می‌خواهم و تو رضای الاه را.
یادت بیاورم؛
حجاب را من نخواسته‌ام؛
معبود و معشوق‌ات خواسته‌است.
عاشق هم که جز رضای معشوق، چیزی نمی‌خواهد!


.: برای دل‌های شما و آنها
.: صد خدا یا یک خدا؟
.: بدگل



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 1:4 صبح روز پنج شنبه 89 تیر 10

امتحان

از نتایج خواندن یک کتاب خوب؛
لذت بی‌حدّی است که سرتاسر وجود آدم را پر می‌کند.
مثل همین کتابی که کل ترم، دم دست‌م بود و نخوانده‌بودم‌ش تا شب امتحان.
گاهی‌اوقات، تا امتحان در کار نباشد، بهانه‌ای برای انجام دادن کارها نداریم،
حتی خوب‌هایش را!

.: أحَسِبَ النّاسُ أن‌یُتْرَکوا أن‌یَقولوا آمنّا وَ هُمْ لایُفْتَنونَ (سوره‌ی مبارکه‌ی عنکبوت/ آیه‌ی 2).
.: حمار شده‌ام گویا!



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 4:19 عصر روز یکشنبه 89 خرداد 30

یار سبز

نام خود را در لیست یاران دجال دید.
خندید.
شاید عمق معنایش را نفهمیده‌بود...!

.: به‌یاد یک سال پیش.
.: إن أکثر أشیاعه یومئذ ... أصحاب الطیالسة الخضر؛ همانا بیش‏ترین یاران او(دجال) در آن روز، چیز سبزی بر سر و دوش دارند.



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 5:18 عصر روز یکشنبه 89 خرداد 23

امام خوبیها

نوشتن از امام خوبی‌ها بهانه نمی‌خواهد، هرچند سخت است!
سخت است خلاصه‌ی "ماه" در چند سطر.
مردی که صلابت، شجاعت، محبت، ولایت، دین، دنیا، عقبا، همه و همه‌ را برایت معنا می‌کند؛
آن هم در این زمانه‌ی ظلمت‌افزا.
مردی که یکا‌یک کردارها و گفتارهایش، آیتی است الهی در این دار شیطانی.
من که بیش‌تر از پدربزرگ نداشته‌ام دوستش دارم.
ندیده‌ام‌ش اما؛
مهرش را به دلم انداخته‌است خدا؛ ابداً ابدا!
آری؛
خدا باید بخواهد تا کسی دوستت بدارد.

.: ممنون از دوستان عزیز؛ سایه ، آیه و جناب یک پسر شیمیایی که بنده را هم به جنبش وبلاگی چارده خرداد دعوت کرده‌بودند.



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 12:39 عصر روز دوشنبه 89 خرداد 17

همیشه بازنده

حضور کم‌‏نظیر مردم شهرم در راهپیمایی دفاع از حجاب؛
یقین‌ام را افزود بر این‌که همیشه
تو بازنده‏‌ای.
جنگ را همیشه "تو" باخته‏‌ای.
سخت و نرم و مخملی و ... .
همیشه بازنده‏‌ی میدان "تو" بوده‏‌ای.
خنده‌ام را ببین بر چهره‌ی گریانت.

.: صد خدا یا یک خدا؟



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 12:50 عصر روز پنج شنبه 89 اردیبهشت 30

<      1   2   3   4   5   >>   >
کلیه‌ی حقوق متعلق به وبلاگ صفحات خط‌خطی می‌باشد.